جدول جو
جدول جو

معنی عباس قلعه - جستجوی لغت در جدول جو

عباس قلعه
(عَبْ با کُ)
دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. واقع در هشت هزارگزی شمال باختری قره باشلو و 12هزارگزی باختری راه شوسۀ عمومی قوچان به دره گز. ناحیه ای است واقع در جلگه. آب و هوای آن معتدل است و 290تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و بنشن است و اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ)
نام قصبه ای است در سنجاق حکاری از توابع ولایت وان که مرکز قضای آلپاق میباشد و در 80 هزارگزی جنوب شرقی وان واقع شده. شهری است مستحکم و سوق الجیشی که در سال 922 هجری قمری بتوسط سلطان سلیم خان مسخر شد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1198 شود، در ذخیرۀ خوارزمشاهی بمعنی خطاف است. (شعوری ج 1 ص 172). و رجوع به استرک شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عِ)
دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قروۀ شهرستان سنندج. در 21هزارگزی خاوری گل تپه و 3هزارگزی شمال کوهین. کوهستانی، سردسیر و دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه ها و قنات و در بهار از رودخانه قوره جین. محصولات آنجا غلات، انگور و لبنیات مختصر و میوجات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالروست و تابستان از طریق طراقیه و دلی محمداتومبیل میتوان برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا